متن کامل خبر


 
جلوه‌ای از عقلانیت و عشق در حماسه‌ی عاشورا

خلاصه خبر: فدا کردن خود در راه خدا یعنی در راه اقامه دین خدا و امر و نهی او از همه چیز خود گذشتن. اینجاست که الگو گیری از امام معنا پیدا می کند. از این رو هر کس باید محبت و عشق خود به خداوند را در مسیر عشق به امام (علیه‌السلام) و کاری که او انجام داد قرار دهد.

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر فلاح رفیع مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تربیت‌مدرس در ابتدای جلسه شورای دانشگاه ضمن گرامیداشت ایام محرم الحرام و تسلیت ایام سوگواری و عزاداری سید و سالار شهیدان و اصحاب و یاران با وفایش، بحث خود را به وجود دو عنصر عقلانیت و عشق در حماسه عاشورا اختصاص دادند و گفتند: مبحث سلسله وار ما در شورای دانشگاه عقلانیت دینی و بویژه عقل قرآنی بود. امروز به مناسبت ایام محرم الحرام می خواهم در این وقت مختصری که داریم درباره عقلانیت عاشورا و حماسه کربلا مطالبی را خدمت شما عزیزان عرض کنم. چرا محرم؟چرا امام حسین علیه السلام؟و چرا عاشورا و کربلا؟ در اعتقاد ما شیعیان بر اساس آنچه از قرآن و رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) آموخته ایم و آن را اسلام حقیقی ناب می دانیم، امام جایگاه فوق العاده ای در هستی دارد. فوق العاده که عرض می‌کنم یعنی حقیقتاً فوق العاده و نه به تعارف و لقلقه زبان .امام علاوه بر مقام تشریع،تکویناً نیز در عالم هستی نقش ویژه و بی بدیل دارد.

ایشان ادامه دادند: بهترین معرف امام و جایگاه او بعد از قرآن و پیامبر گرامی اسلام ، در زیارت جامعه کبیره آمده است. در این جلسه قصد ندارم به زیارت جامعه بپردازم تنها یه یکی دو جمله از این زیارت عالی‌المضامین اکتفا میکنم . امام هادی (علیه السلام) می فرماید: مقام امامت و ولایت مقام محبت تام و تمام به خدای متعال است ؛ التّامین فی محبه الله و المخلصین فی توحید الله و المظهرین لامرالله و نهیه ...

مسئول نهاد رهبری دانشگاه افزودند: اگر امام این مقامات و مناصب را تکویناً دردرگاه الهی دارد این مقام تکوینی از نظر عقلی باید یکجا ثابت شود.اگر امام فانی در خداست، اگر امام تامّ فی محبت الله هست ، اگر امام جزء مخلصین فی توحید الله هست، اگر امام مظهر امر و نهی الهی هست که هست، این مقامات بلند کجا باید نشان داده شود؟ جهانیان این حقایق را کجا باید ببینند؟ یکجا و دست کم یکجا باید این عشق یا همان کمال محبت الهی و تامّ بودن در محبت خداوندی از طرف امام باید نشان داده شود و از طرف خداوند هم پاداش داده شده‌ی آن دیده شود. عقل آدمی از تحقق این عشق و محبت کامل می پرسد. الگو گیری از امام (علیه السلام) منوط به تحقق عینی این محبت است.عقل اثبات این محبت را در عینیّت خارجی می طلبد.عقل می گوید اگر عشق و محبت کامل به خداوند در جایی هست الگوگیری از این محبت منوط به مشاهده عینی آن است.انسانها زمانی می توانند دربست خود را در اختیار الگویی قرار دهند و یا کسی را الگو و اسوه خود بدانند که برای آنها عشق کامل او و محبت تمام و اخلاص بی شک و تردید او ثابت شده باشد. صحنه کربلا و عاشورا در آغاز محرم که آغاز سال است ، تحقق حقیقت محبت را از سوی صاحب محبت و عشق الهی نشان داد.

ایشان در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان ساختند: همه اولیاء الهی از آدم تا خاتم اینگونه بودند منتهی بستگی به شرایط زمان هر یک به گونه ای تحقق کمال محبت و عشق خود را به خداوند نشان دادند. حضرت ابراهیم(علیه السلام) به گونه‌ای، حضرت موسی کلیم به گونه ای، حضرت یعقوب و یوسف و ایوب و داود و یحیی و زکریا و دیگر پیامبران تا پیامبر خاتم ما (علیهم جمیعاً صلوات الله) هر یک به گونه‌ای این خلوص در توحید و تمامیت در محبت و عشق الهی را در امتحانات گوناگونی که شدند در پیشگاه الهی نشان دادند و در نمایشگاه تاریخ بشری به نمایش گذاشتند و در معرض دید همه عالم و آدم قرار دادند. اما امام حسین( علیه السلام )به گونه ای دیگر و در اوج این امتحان کاملاً بی بدیل و بی مانند یکجا همه آن امتحانات را پس داد و در نمایشگاه تاریخ همه هستی خود را در پیشگاه الهی تقدیم کرد.

استاد فلسفه دانشگاه تربیت‌مدرس اضافه نمودند: این درسی بود برای همه انسانها که اگر امام مجرای فیض الهی است، اگر امام تام در محبت الهی است، این تمامیت تا آنجا می رود که همه چیز خود را حقیقتاً فدا می‌کند. و تو ای انسان خداپرست حالا تکلیف خود را بدان و خود را با آن اوج بسنج .البته از دیگران آن مرتبه‌ی بلند را انتظار ندارند، اما راه باز است. راه بندگی و عبودیت و خلوص توحید تا بدانجا باز است . و این همان راه سعادت است و به کمال رسیدن : کمال به نسبت ایثار در پیشگاه خالق هستی معنا پیدا می‌کند « لن تنالوا البرّ حتی تنفقوا مما تحبون»(آل عمران/92). اگر امام حسین (علیه السلام) چنین نمی‌کرد، دست‌کم برای عده ای این تامّین در محبت الله و مخلصین فی توحید الله و مظهرین لامره و نهیه لقلقه زبان تصور می شد.چون در جای اثبات و در جائی محقق نشده بود. البته می‌دانیم که هدف صرفاً نشان دادن به جهانیان نبود، بلکه این فداکاری در مسیر بقای دین خداوند بود. پس آنجا که هدف بقای دین و ارزش‌های الهی باشد ولیّ خداوند حاضر است بدون هیچ‌گونه تردیدی هرچه دارد فدای دین خداوند کند.

دکتر فلاح‌رفیع در بخش دیگر سخنان خود ضمن بیان مقام و عظمت حضرت امام حسین(علیه السلام) گفتند: اینجاست که همه انبیاء الهی و اولیاء الهی غبطه به امام حسین (علیه السلام) و مقام او می خورند همه مشتاق زیارت اویند با همه بزرگی و عظمتی که خود دارند و اصلاً از عظمت آن چیزی نباید کاست. اما از این طرف عظمت حسین (علیه السلام) فوق تصور است چون کاری که کرد فوق تصور بود. این همان عقلانیت حماسه کربلاست . کاملاً عقلانی و مطابق با معیار های عقل است. عاشق حقیقی که همان تام در محبت الهی است باید حقیقت عشق خود را به منصه ظهور و بروز در آورد، باید در پیش چشم جهانیان ثابت کند که در این عشق صادق است و در این محبت کامل. اگر چنین کرد می تواند برای دیگران اسوه و الگو باشد، عاشقان باید از اودرس عشق بیاموزند و مشق محبت کنند. اگر چنین نبود عشق جلو دار نداشت و محبت در لقلقه زبان می ماند.

حجت‌الاسلام فلاح‌رفیع افزودند: اینجاست که ما شهادت می دهیم امام حسین (علیه السلام) اقامه نماز کرد، ایتاء زکات کرد، امر به معروف و نهی از منکر کرد. در جهت اصلاح دین جدش قیام کرد، همه اینها در مسیر محبت الهی و عشق خداوندی است . اگر کسی تامّ در محبت الهی شد به همه ارزش های الهی و دین خداوند نیز عشق خواهد ورزید. در اینجا عقل نیز حکم می‌کند که عاشق حقیقی باید همه چیز خود را در راه معشوق، که همان دین و ارزش‌های الهی است فدا کند وگرنه عقل نمی‌تواند صدق آن عشق را تصدیق کند.

ایشان ادامه دادند: فدا کردن خود در راه خدا یعنی در راه اقامه دین خدا و امر و نهی او از همه چیز خود گذشتن. اینجاست که الگو گیری از امام معنا پیدا می کند. از این رو هر کس باید محبت و عشق خود به خداوند را در مسیر عشق به امام (علیه‌السلام) و کاری که او انجام داد قرار دهد. اینگونه است که جهاد در راه دین خدا و فداکاری و ایثار معنا پیدا می کند. عقلانیت عاشورا در اینجا نمایان می گردد؛ امام حسینی که در محبت و عشق الهی کامل بود، چنین کرد. از این پس تویی که پیرو او هستی نیز اولاً در به کمال رساندن محبت و عشق خود به خداوند از او الگوبگیر و آن را افزایش بده و سپس تلاش کن مثل او در مسیر اثبات این عشق خود به خداوند تلاش کنی . عشق به خدا را همان عشق به دین او و تحقق امر و نهی او بدان.عشق به خدا جز نفی ظلم و مقاومت در مسیر عدالت نیست. اما ظلم ستیزی و عدالت جویی در همان مسیری که امام داشت؛ یعنی در مسیر عشق و محبت خداوند ،اخلاص در توحید او و اظهار امر و نهی او و تحقق همه جانبه دین او.

مسئول نهاد رهبری دانشگاه در بخش پایانی سخنان خود بیان داشتند: در اینجاست که عقل و عشق در حماسه عاشورا به هم می‌رسند و یکدیگر را کامل می‌کنند. بنابراین عاشورا را باید آمیزه‌ای از عشق و عقل دید؛ نه عقل تنها و نه عشق تنها. و از این روست که عاشورا بهترین نمونه‌ی توأمان شدن عشق و عقل بود و تا همیشه تاریخ خواهد ماند.


13 شهریور 1398 / تعداد نمایش : 837